Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

پل صراط

 

اهمیت صراط مستقیم در زندگی

با تدبّر در آیات قرآن، حقیقت مهمی آشکار می‌شود: همه هدایت‌های الهی، اعمال نیک، عبادات و راهنمایی‌های قرآنی برای رساندن انسان به صراط مستقیم است. قرآن کریم صراط مستقیم را محبت و مودّت اولیای خدا می‌داند و بیان می‌کند که ورود به این شاهراه سعادت، تضمین‌کننده خوبی، سعادتمندی و رسیدن به خداوند است.

همان‌گونه که در جلسه پیشین توضیح داده شد، شیطان سوگند خورده است که مانع ورود انسان‌ها به این صراط مستقیم شود. او اعلام کرده که از هر سو – چپ و راست، جلو و عقب – در سر راه انسان قرار می‌گیرد و گناه، دنیا، مال و شهوات را چنان زیبا جلوه می‌دهد که انسان‌ها فرصت و یاد محبت اولیای خدا را از دست بدهند و دلبستگی‌های دیگری پیدا کنند که مانع ورود به صراط مستقیم می‌شود.

 

پرسش درباره ضرورت محبت اولیای خدا

برخی ممکن است بپرسند: اگر صراط مستقیم مهم و ارزشمند است، چرا باید این‌چنین به محبت اولیای خدا اهمیت داد؟ ما نیز در حال زندگی هستیم و اولیای خدا – امام حسین (علیه‌السلام)، حضرت علی (علیه‌السلام)، پیامبران، صدیقان و صالحان – را دوست داریم و از آدم‌های خوب بدمان نمی‌آید. اما چرا باید این‌قدر وقت صرف شرکت در مجالس امام حسین (علیه‌السلام)، کارهای مذهبی، سینه‌زنی، عزاداری و اشک ریختن کنیم؟ ما در تلاشیم زندگی خوبی داشته باشیم، کسی را اذیت و آزار ندهیم و انسان‌های خوبی باشیم. چه اشکالی دارد؟

پاسخ این پرسش را قرآن کریم در آیه‌ای روشن بیان می‌کند:

﴿وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ﴾ (المؤمنون: ۷۴)

«و به راستی کسانی که به آخرت ایمان ندارند، از راه [درست] سخت منحرفند.»

کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، از صراط مستقیم منحرف می‌شوند. این بدان معناست که اگر آخرتی در کار نبود و قرار بود انسان فقط چند روز دنیا را زندگی کند و خوب و خوش بگذراند و آزار او نیز به کسی نرسد، جای نگرانی چندانی وجود نداشت و نیازی به این همه دغدغه برای محبت اولیای خدا نبود.

اما کسی که ایمان به آخرت دارد، فهمیده و باور کرده است که زندگی واقعی پس از مرگ آغاز می‌شود. تمام زندگی دنیوی، مقدمه‌ای است برای ابدیّتی که انسان در پیش دارد. آنجاست که واقعاً زندگی می‌کند. چنین کسی وقتی متوجه شود که صراطی که قرآن از آن سخن می‌گوید به چه معناست، اهمیت آن را درک می‌کند.

 

دو صراط: دنیا و آخرت

به تعبیر روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، دو صراط وجود دارد. امام صادق (علیه‌السلام) در تفسیر صراط می‌فرماید:

«دو صراط وجود دارد: صراطی در دنیاست و صراطی در آخرت. صراط دنیا همان امامی است که اطاعتش واجب است. هرکه در دنیا او را بشناسد و از راهنمایی‌هایش پیروی کند، از صراط آخرت که پلی است بر روی دوزخ، بگذرد.»

خداوند دو صراط قرار داده است: یکی در دنیا که همان امام است – آن کسی که هرکس به او دل می‌بندد، او را مبنای زندگی خود قرار می‌دهد و به عشق او زندگی می‌کند، امام او می‌شود. و دیگری صراطی که بعد از مرگ در قیامت است.

در توصیف پل صراط آخرت برای ما بیان شده که روی جهنم پلی وجود دارد که بسیار عجیب، باریک‌تر از مو و برنده‌تر از شمشیر است. همه انسان‌ها باید از این پل عبور کنند، اما برای برخی این پل باز، وسیع و آسان می‌شود. برخی مانند برق از روی آن عبور می‌کنند و وارد بهشت می‌شوند. برخی با سختی و موانع بسیار، برخی چهاردست‌وپا و سینه‌خیز، و برخی از این پل آویزان می‌شوند تا بتوانند رد شوند در حالی که شعله‌های آتش جهنم از پایین آن‌ها را می‌سوزاند. برخی هزاران سال طول می‌کشد تا بتوانند از روی این پل عبور کنند و خلاص شوند. روی این پل ایستگاه‌های متعددی نیز وجود دارد.

این آموزشی است که قرآن به انسان‌ها می‌دهد: خواه دوست داشته باشی یا نه، خواه خوشایندت باشد یا ناخوشایند، هرچه می‌خواهد بشود، این یک واقعیت و حقیقتی است که پس از مرگ با آن مواجه می‌شوی. برای عبور راحت، سریع و آسان از این پل، تمام آیاتی که قرآن انسان را به صراط مستقیم دعوت می‌کند و آن را عشق خوبان و محبت اولیای خدا معرفی می‌کند، نازل شده است. زیرا بدون محبت، این راه باز نمی‌شود. محبت و عشقی که راه را آسان و هموار می‌کند.

آیه دیگری در قرآن کریم این حقیقت را بیشتر توضیح می‌دهد:

﴿وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا * ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا﴾ (مریم: ۷۱ و ۷۲)

«و هیچ‌کس از شما نیست مگر [اینکه] در آن وارد می‌گردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حکمی قطعی است. آنگاه کسانی را که پرهیزگار بوده‌اند می‌رهانیم، و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ] رها می‌کنیم.»

همه انسان‌ها از روی جهنم عبور می‌کنند؛ به تعبیر این آیه، اصلاً وارد جهنم می‌شوند. اما کسی که در زندگی دنیایش خوب و با تقوا زندگی کرده باشد، از این جهنم رها می‌شود، عبور می‌کند و نمی‌ماند. ولی کسی که ستمکار باشد، او را نگه می‌دارند.

 

حقیقت بهشت و جهنم

برخی ممکن است بپرسند: این چه پلی است؟ خداوند چرا باید چنین سختی‌هایی ایجاد کند؟ چرا پل را باریک و سخت می‌کند و گردنه‌ها می‌گذارد تا انسان نتواند عبور کند؟ اگر می‌خواهد کسی را به جهنم بیندازد، چرا مستقیم نمی‌اندازد؟

پاسخ این است که کسی این آیات قرآن را به درستی درک می‌کند که فهمیده باشد تمام حقایقی که درباره قیامت، بهشت، جهنم، صراط، میزان، ترازو و محاسبه بیان شده، توصیف حقیقتی است که خداوند برای فهم انسان‌ها به صورت مثال بیان می‌کند.

وقتی خداوند می‌فرماید همه شما وارد جهنم می‌شوید، یعنی: ای انسان، همه شما در عالمی خلق شده‌اید که جاذبه‌ها، شهوات، مادیات و تعلقات آن، آتش است – می‌سوزاند، تاریک می‌کند و تنگنا ایجاد می‌کند. اگر به این‌ها دل ببندید، درون شما را تبدیل به جهنم می‌کند.

باید دریافت که بهشت و جهنمی که از قبل آنجا آماده و درست شده باشد، وجود ندارد. اصلاً بهشت و جهنم را هر کسی خودش درست می‌کند. اعمال انسان است که جهنم را ایجاد می‌کند. سخنان او است که آتش جهنم از آن بیرون می‌آید. لقمه حرام است که این آتش را در دل وارد می‌کند. تنها اتفاقی که در قیامت رخ می‌دهد این است که پرده‌ها از روی چشم برداشته می‌شود و این آتش را می‌بینیم و حس می‌کنیم.

خداوند بندگانش را بسیار دوست دارد و آن‌ها را برای بهشت آفریده است. قرآن به تکرار هشدار می‌دهد، مانند مادری دلسوز که دوست دارد فرزندش را حفظ کند و هشدار می‌دهد: بیرون نرو، ماشین می‌زند؛ دست نزن، آتش می‌سوزی؛ از این نخور، مریض می‌شوی. قرآن می‌گوید: گناه نکن، اگر گناه کنی جزغاله می‌شوی، درونت را آب جوش می‌ریزد، گناه یعنی این.

خداوند می‌خواهد انسان را به جایی برساند که با عشق و محبت می‌توان به او رسید. این فقط زمانی امکان‌پذیر و معنادار است که انسان بتواند بین گناه و ثواب، بین خوب و بد بودن، بین لذت شهوات و لذت معنویات، نماز و یاد امام حسین (علیه‌السلام) انتخاب کند. خداوند همه هشدارها را داده تا انسان از روی بی‌فکری، آتش را انتخاب نکند.

 

معنای واقعی پل صراط

پل صراط که به ما گفته شده، تمثیل و بیان این حقیقت است: ای انسان، تو در دنیایی پر از شهوات زندگی می‌کنی. اگر دلت با عشق و محبت اهل‌بیت و عشق خوبان زنده نشود، به تو انرژی ندهد و تو را از گناه، پلیدی، زشتی، مال حرام و خودخواهی‌ها متنفّر نکند، گیر می‌کنی، در این شهوات می‌سوزی و تباه می‌شوی. خداوند دوست دارد تباه نشوی و به آن مقام برسی. این‌ها را با یک پل برای ما مثال زده است.

منظور این نیست که جهنم، پل صراط، بهشت و جهنم وجود ندارد. بلکه حقیقت پل صراط، بهشت و جهنم همین است. فقط عشق می‌تواند انسان را این‌گونه نجات دهد. اگر این عشق را از دست بدهیم، چیزهای بسیاری از دست داده‌ایم.

 

قدرت عشق در نجات انسان

علامه طباطبایی در شعر زیبایی این حقیقت را بیان کرده است:

مهر خوبان، دل و دین از همه بی‌پروا برد / رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت / از سَمَک تا به سَماکش، کشش لیلا برد

من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه / ذره‌ای بودم و مهر تو مرا بالا برد

من خَسی بی‌سروپایم که به سیل افتادم / او که می‌رفت مرا هم به دل دریا برد

عشق انسان را می‌کشد و می‌برد. وقتی این عشق وجود دارد، نه تنها شهوات و جاذبه‌های دنیا، بلکه حتی سخت‌ترین شرایط و تیزترین شمشیرها برای انسان بی‌اهمیت می‌شود.

 

قاسم (سلام الله علیه)، نماد عشق به امام حسین (علیه‌السلام)

قاسم بن الحسن، یادگار امام حسن (علیه‌السلام)، نمونه‌ای از این عشق است. نوجوانی ۱۳ ساله که اگر پناهی می‌گرفت و خود را محافظت می‌کرد، کسی او را ملامت نمی‌کرد. همه می‌گفتند: چه فرزند عاقلی، خود را نجات داد. اما او دلداده امام حسین (علیه‌السلام) شد و آمد التماس کرد: عمو جان، به من هم اجازه بده خودم را فدای تو کنم.

در مقاتل معتبر نوشته شده که قاسم خود را در آغوش حسین (علیه‌السلام) انداخت. این عمو و برادرزاده این‌قدر در آغوش هم اشک ریختند و قاسم این‌قدر التماس کرد تا امام به او اجازه رفتن به میدان داد.

وقتی قاسم رفت و شهید شد، حسین (علیه‌السلام) پیکر قاسم را آورد و کنار علی‌اکبر گذاشت و گفت: «عزیزم، تو هم علی‌اکبر من هستی!»

بعدی: گردنه‌های صراط

قبلی: شیطان و صراط مستقیم

بازگشت به فهرست

 

مطلب فوق در تاریخ 7/11/2025 در کتابخانه بنیاد امام علی (ع) منتشر شده است