۱۰ـ گندزدایی

 

مقدمه

به لطف خدا توفیق داشتیم عباراتی از دعای مکارم‌الاخلاق امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) را بخوانیم و با معانی آن بیشتر آشنا بشویم. امشب به این جمله می‌رسیم:

وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی

«خدایا از تو می‌خواهم با قدرتت هر آن چیزی که از من فاسد و تباه و نابسامان می‌شود، تو آن را اصلاح کنی.»

هفته گذشته این عبارت را خواندیم: «وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَکَ یَقِینِی» و توضیح دادیم که با توجه به جمله‌های قبل، امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) درخواستش از خدا این بود که: خدایا این یقینی که من بالاتر از تو خواسته بودم، آن را برای من حفظ کن، این نعمت یقین محفوظ بماند برای من.

حال در این جمله، این درخواست حفظ نعمت‌های خدا را حضرت عمومی‌تر بیان می‌کنند: خدایا با قدرتت هر آن چیزی که از من دارد فاسد می‌شود، آن را درستش کن. نه فقط یقینم را که نگرانم از دست بدهم، خیلی چیزهای دیگر که تو به من دادی و می‌خواهم تو خودت اصلاحش کنی.

 

تحلیل واژگان کلیدی

فساد

اول واژه‌های مهم این عبارت را بهتر بدانیم. یکی واژه «فِساد یا فَساد» در این عبارت مهم است.

فساد یعنی تباهی، نابسامانی. هر چیزی که از حالت درست خارج شود به این می‌گویند فاسد شده است. یک میوه خوب، یک غذای خوب ما داریم، وقتی می‌ماند کم‌کم می‌گندد، می‌گوییم فاسد شده است.

 

استصلاح

یکی واژه «استصلاح یا وَ اسْتَصْلِحْ» از باب استفعال. استصلاح یعنی سر و سامان دادن. نقطه مقابل فساد، صلاح است. پس اگر یک امر خوبی در اختیار ما است و از حالت اعتدال و خوبی و سلامتی خارج شود، به آن می‌گویند فاسد شده است. وقتی که ما تلاش کنیم این اعتدال، رشد، سلامتی و تازگی حفظ بشود، این را می‌گوییم استصلاح.

 

تفاوت استصلاح با اصلاح

حال اینجا ممکن است این سؤال پیش بیاید که این «استصلاح» چرا به کار رفته است؟ چرا حضرت اصلاح نگفته است؟ کاربردهایش که نگاه می‌کنید:

از پیغمبر اکرم (صلوات ‌الله علیه وآله) نقل شده:

مِنَ اَلْمُرُوءَةِ اِسْتِصْلاَحُ اَلْمَالِ

«از مردانگی و مروّت یک انسان این است که مال خودش را استصلاح بکند.»

اینجا نمی‌شود گفت اصلاح، آدم مالش را اصلاح نمی‌کند ولی استصلاح می‌کند، یعنی وضعیت اقتصادی‌اش را حفظ کند.

در همین صحیفه سجادیه از امام سجاد (علیه‌السلام):

وَ مَنْ أَبْعَدُ مِنِّي مِنِ اِسْتِصْلاَحِ نَفْسِهِ حِينَ أُنْفِقُ مَا أَجْرَيْتَ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ فِيمَا نَهَيْتَنِي عَنْهُ …

«خدایا من چقدر از استصلاح خودم دور شدم وقتی که این مالی که به من دادی باید در راه درست خرج می‌کردم ولی در راه اشتباه خرج کردم.»

این استصلاح الآن مدنظر است، یعنی من به جای اینکه خودم را حفظ کنم و سامان بدهم، وجود خودم را با این کار خودم را خراب کردم.

امام علی (علیه‌السلام):

كَمَالُ اَلْحَزْمِ اِسْتِصْلاَحُ اَلْأَضْدَادِ وَ مُدَاجَاةُ اَلْأَعْدَاءِ

«بالاترین دوراندیشی این است که آدم کسانی که با هم اختلاف دارند را چه‌کار کند؟ بینشان صلح برقرار کند.»

امام علی (علیه‌السلام):

اِسْتِصْلاَحُ اَلْأَخْيَارِ بِإِكْرَامِهِمْ وَ اَلْأَشْرَارِ بِتَأْدِيبِهِمْ

«آدم‌های خوب را حفظ‌شان کند باید به آنها احترام کند، ولی آدم‌های شرور را باید تنبیه کنی تا درست بشوند، نه وقتی احترام‌شان می‌کنی انگار بدتر می‌شوند.»

از مجموع این کاربردها به نظر می‌رسد استصلاح همان معنی اصلاح را تقریباً می‌دهد با این تفاوت که در استصلاح یک نوع مراقبت برای جلوگیری از فساد هم وجود دارد، ولی اصلاح معمولاً جایی بکار می‌رود که فساد اتفاق افتاده است و بعد این را می‌خواهیم جبران کنیم.

 

خدا و مخالفت با فساد

اما موضوع اصلی مسئله فساد است. پس خدا فساد را دوست ندارد. خدا در قرآن می‌گوید:

﴿وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾ (البقرة: ۲۰۵)

«و چون روی بگرداند در زمین به کوشش می‌پردازد تا در آن فساد کند و محصولات کشاورزی و چهارپایان را نابود سازد؛ و خدا فساد را دوست ندارد.»

خداوند همه چیز را خوب آفریده، همه چیز را در صلاح خلق کرده، اما ما هستیم که این صلاح و اعتدالی که خدا ایجاد کرده است را خراب می‌کنیم.

قرآن می‌گوید:

﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾ (الروم: ۴۱)

«به سبب دستاوردهای مردم، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، تا بعضی از آنچه را که کرده‌اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.»

با این اعمال بندگان، اتفاقی که افتاده در خشکی و دریا همه جای عالم پر از فساد است. چرا پر از فساد شده است با اینکه خدا همه چیز را در اعتدال و درستی آفریده بود؟ به خاطر اینکه ما آدم‌ها باعث فساد می‌شویم.

 

خطر تدریجی فساد

این مسئله فساد به عنوان یک خطر جدی مهم که امام سجاد (علیه‌السلام) در دعا از خدا می‌خواهد: خدایا این فساد‌های ما را تو خودت اصلاحش کن. ممکن است بعضی‌ها به نظرشان برسد که مگر ما ظلم می‌کنیم به مردم؟ مگر ما حق مردم را می‌خوریم؟ ما که الحمدالله خوب هستیم، فساد نداریم.

در حالی که اگر ما به آیات قرآن و به توصیه‌های اهل بیت دقت کنیم، متوجه می‌شویم که هر درجه‌ای که از آن نقطه‌ای که باید باشیم پایین می‌آییم، از این نگاه قرآنی به این می‌گویند فساد. ما اگر یک میوه خیلی خوبی داریم، این را مراقبت نکنیم، کم‌کم می‌گندد و خاصیّتش را از دست می‌دهد.

اینکه عنوان این جلسه را انتخاب کردم «گندزدایی»، می‌خواهم تأکید کنم به اینکه ما نباید دچار این غفلت یا این توهّم بشویم که پس مگر ما چه مشکلی داریم؟ ما که الحمدلله خیلی خوب هستیم، داریم زندگی می‌کنیم.

ببینید درجه به درجه یک چیزهایی در کنار ما است، مثل دقیقاً یک میوه، یک غذا، یک گل، یک لطافتی دارد، یک رنگ و بویی دارد، یک طعم و مزه‌ای دارد، یک خاصیتی دارد. اگر من این را مراقبت نکنم، ذرّه ذرّه پژمرده می‌شود، ذرّه ذرّه این یک ویروس و آفت و میکروب می‌آید این را از بین می‌برد. هر کس به اقتضای خودش، به درجات خود او، و این خیلی خطرناک است.

 

هشدار مولوی

ببینید مولوی چقدر زیبا این هشدار را به ما می‌دهد، می‌گوید:

چون بکاری جو نروید غیر جو / قرض تو کردی، ز کِه خواهی گِرو؟

این سنت و اراده الهی است که وقتی میکروب آمد کنار یک چیزی، این را کم‌کم فاسد می‌کند. وقتی من مراقبت نکردم از این روح لطیفی که خدا به من داده که باید این روح لطیف با خدا پیوسته مرتبط باشد تا دل همیشه تر و تازه باشد، همیشه به فکر خوبی‌ها باشد، همیشه اشتیاق نور داشته باشد. پس می‌گوید نمی‌شود وقتی جو بکاری غیر جو در نمی‌آید.

جرم خود را بر کسی دیگر منه / هوش و گوش خود بدین پاداش ده

جرم بر خود نه که تو خود کاشتی / با جزا و عدل حق کن آشتی

رنج را باشد سبب بد کردنی / بد ز فعل خود شناس از بخت نی

همیشه نگو شانس ما این، چه زندگی است، این بدبختی‌ها چیست، چرا این چیزهایی که ما می‌خواهیم نمی‌شود؟ می‌گوید نه، بخت یعنی چه؟ هر چه هست عملکرد خودمان است.

متهم کن نفس خود را ای فتی / متهم کم کن جزای عدل را

توبه کن مردانه سر آور به ره / که فمن یعمل بمثقال یره

مثقال ذره بد، مثقال ذره میکروب، مثقال ذره ویروس اثر خودش رو می‌گذارد.

در فسون نفس کم شو غرّه‌ای / که آفتاب حق نپوشد ذره‌ای

یک ذره هم تو، آن آفتاب حقیقت وقتی آشکار بشود، یک ذره هم مخفی نیست، آن هم دیده می‌شود. پس این هشداری که اولیای خدا به ما دادند که این نفس ما موجب فساد می‌شود اگر مراقبت نکنیم.

 

آیات قرآن درباره فساد ناشی از هوای نفس

ببینید قرآن می‌گوید:

﴿وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ﴾ (المؤمنون: ۷۱)

«و اگر حقیقت تابع هوس‌های آنان باشد، قطعاً آسمان‌ها و زمین و هر کس در آنهاست تباه شود.»

آن آیه یادتان است: ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾ فساد همه جا رو گرفت. قرآن می‌گوید اگر حق و حقیقت بخواهد بیاید به میل ما همه چیز را رقم بزند، همه آسمان و زمین پر از فساد خواهد شد. به هر مقدار، به هر درجه هوا و هوس ما بیاید در زندگی، در این امور حاکم بشود، آن میکروب است، آن ویروس است، فساد خودش را ایجاد می‌کند.

ببینید قرآن در آیه‌ای دیگه می‌فرماید:

﴿الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾ (البقرة: ۲۷)

«آنان که پس از پیمان بستن محکم با خدا عهد او را می‌شکنند و آنچه را خدا به پیوندش فرمان داده می‌گسلند و در زمین فساد می‌کنند؛ ایشان‌اند زیانکاران واقعی.»

نقض عهد، پیوندهایی که خدا گفته باید با هم داشته باشید، رفیق باشید با فامیل‌تان، با اقوام‌تان ارتباط بگیرید، رسیدگی کنید. ببینید آن هوا و هوس را اینجا اینطوری دارد تفسیر می‌کند: سر قول و قرارتان با دیگران و با خدا اگر نباشید، اگر آن ارتباط و پیوندهای‌تان را نگه ندارید، این فساد ایجاد می‌کند.

باز جای دیگر که قرآن راجع به فساد سخن می‌گوید:

﴿… وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ … إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسَادٌ كَبِيرٌ﴾ (الأنفال: ۷۲ و ۷۳)

«و اگر درباره دین از شما حمایت خواستند بر شماست حمایت، مگر علیه گروهی که میان شما و آنان پیمانی محکم است … اگر چنین نکنید در زمین آشوب و فسادی بزرگ رخ خواهد داد.»

می‌گوید اگر یک مظلومی از شما یاری خواست، شما باید حمایت کنید، باید یاری کنید. بله اگر از شما حمایت خواست در برابر یک هم‌پیمان شما، نه، آنجا خوب شما پیمان دارید، نباید (حمایت کنید). بعد می‌گوید اگر نصرت مظلوم، یاری کردن کسی که استنصار می‌کند از شما را نکنید، کم‌کم فساد، همه فساد کبیر همه جا را خواهد گرفت.

 

ضرورت طلب اصلاح از خدا

این آیاتی که فساد در قرآن آمده را بعضی‌هایشان را آوردم برای اینکه تأکید کنم به اینکه هشدار قرآن در مورد فساد هشدار جدی است و مصداق‌هایی که از فساد دارد می‌گوید. وقتی ما به آن دقت کنیم، دیگر آن موقع ذهن‌مان نمی‌رود به اینکه فساد یعنی مثلاً کسی اختلاس چند هزار میلیاردی کرده، پس فساد این است. فساد یعنی مثلاً یک کسی رفته عمل منافی عفت دارد می‌کند، این فساد است. نه، تک تک این ویروس‌های هوی و هوس و خودخواهی و پا روی حق گذاشتن‌ها فساد ایجاد می‌کند.

پس وقتی یک چنین خطری، یک چنین ویروسی وجود دارد، باید از خدا کمک بخواهیم، چنان‌که شما دیدید امام سجاد (علیه‌السلام) از خدا خواستند که: خدایا اصلاح کن هر چیزی را که می‌آید در وجود من فساد ایجاد کند، تو اصلاح کن.

 

روایت امیرالمؤمنین (ع) درباره تضرع

در نهج‌البلاغه از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) نقل شده است:

وَ لَوْ أَنَّ اَلنَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ اَلنِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ اَلنِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ

«و اگر مردم زمانی که بلاها بر آن نازل می‌شود و نعمت‌ها از آنان زایل می‌گردد، با صدق نیّت در پیشگاه خدا تضرّع کنند و با قلب‌های پر از عشق و محبّتِ به خدا، از او درخواست نمایند، یقیناً آنچه از دستشان رفته به آنان باز می‌گردد و هر نابه‌سامانی را برای آنها سامان می‌بخشد.»

این خیلی نکته مهمی است. این فسادی که فهمیدیم قرآن می‌گوید ما همه‌اش در معرض فاسد شدن است وجودمان، امیرالمؤمنین می‌گوید اگر می‌خواهید این فساد از شما برطرف شود، باید با صدق نیت و با خلوص نیت به درگاه خدا تضرع کنید، از خدا بخواهید، بگویید: خدایا من را اصلاح کن، من را از این فساد دور بدار، من را حفظ کن. این درخواست از خدا بسیار مؤثر است.

اگر ما خودمان را ایمن بدانیم، بگوییم ما که الحمدالله خوبیم، جلوی اصلاح‌گری ما را می‌گیرد، جلوی مراقبت‌های ما را می‌گیرد.

 

ترکیب توبه و اصلاح در قرآن

بعد این ترکیب کلمه توبه با کلمه اصلاح در قرآن خودش بسیار آموزنده است. دقت کنید بارها در قرآن توبه و اصلاح با هم آمده:

﴿وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾ (الأنعام: ۵۴)

«و چون کسانی که به آیات ما ایمان دارند، نزد تو آیند، بگو: درود بر شما، خداوندگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده که هر کس از شما به نادانی کار بدی کند و آنگاه توبه و اصلاح کند، پس به‌راستی او آمرزنده‌ای مهربان است.»

ببینید قرآن دارد راجع چه کسانی حرف می‌زند؟ مؤمنین. خوب ما انشاءالله که جز مؤمنیم دیگر. می‌گوید حالا که جزو مؤمنین‌اید، فکر نکنید که فاسد نمی‌شوید، بالاخره این میکروب‌ها، این ویروس‌ها می‌آید سراغ دل ما، سراغ گوش ما، چشم ما، اعمال ما.

قرآن می‌گوید به آنها بگو: سلام خدا بر شما باد، خدا به خودش واجب کرده، به خودش تعهد کرده که با مهربانی با شما برخورد کند. خدا می‌خواهد شما را بالا ببرد، می‌خواهد شما را تر و تازه نگه دارد، شما را می‌خواهد به مقاصد مهم برساند. نکند یک وقت مراقب نباشید، فاسد شوید و به مقصد نرسید، بگندد وجودتان، گند وارد وجودتان بشود.

این بدی‌های ناخواسته‌ای که ما دچارش می‌شویم، باید دائم به درگاه خدا توبه کنیم و اصلاح. توبه و اصلاح، توبه و اصلاح. برداشتم این است که اصلاً خود توبه یعنی اصلاح، توبه شرط اصلاح است. کسی که خودش را بدهکار نمی‌داند، خودش را تضمین شده می‌داند، اصلاً دنبال اصلاح نیست.

این قدر در اعمال ماه رجب استغفار، استغفار، صبح هفتاد بار استغفار، عصر هفتاد بار استغفار، در روز استغفار چرا؟ اولیای خدا این قدر استغفار می‌کردند، مگر پیغمبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) گناه داشتند، استغفار می‌کردند؟ به‌خاطر این است که همه‌اش باید خودمان را در معرض خطر بدانیم، همه‌اش خودمان را بدهکار بدانیم، همه‌اش خودمان را در آن جایی که باید باشیم ندانیم و بگوییم: خدایا من می‌خواهم بهتر شوم، خدایا من می‌خواهم مراقبت بشوم، خدایا من می‌خواهم درست شوم. این ما را اصلاح می‌کند.

باز ببینید آیه دیگری است:

﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾ (النحل: ۱۱۹)

«با این همه‌ خداوندگار تو نسبت به کسانی که به نادانی بد کرده، سپس توبه و اصلاح کنند، البته خداوندگارت پس از آن قطعاً آمرزنده‌ای مهربان است.»

کسی بدی می‌کند، اشتباه می‌کند، خطا دارد، غفلت دارد. در محیطی هستیم که میکروب دارد برای سلامت روح، سلامت قلب و سلامت ایمان ما فساد ایجاد می‌کند. هی توبه، هی توبه. خدایا من عذرخواهی می‌کنم، اعتذار می‌جویم، استغفار می‌کنم. این باعث اصلاح در وجود ما می‌شود، باعث استصلاحی که امام سجاد (علیه‌السلام) فرمودند می‌شود.

 

نقش حسنات در پاک کردن سیئات

این اصلاح یک شرط اولش که گفتیم شرط توبه است، شرط استغفار است، شرط بدهکار دانستن خودت. بعد برای اصلاح قرآن می‌گوید: می‌خواهید این بدی‌های وجود شما پاک شود، گندزدایی بشود؟ قرآن می‌گوید:

﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ﴾ (هود: ۱۱۴)

«و در دو طرف روز و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار، زیرا خوبی‌ها، بدی‌ها را از میان می‌برد. این پندی است برای پندگیرندگان.»

«ارجی آیة فی القرآن»، امیدبخش‌ترین آیه قرآن این آیه است بر طبق روایتی از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام). هیچ‌وقت کسی به خودش نگوید که بابا ما که اوضاع‌مان خراب است، ما که گناه داریم، ما که آلوده‌ایم، فرض کن من اگر استغفار کردم چی‌کار کنم با این دل سیاه و این روی سیاه خودم؟

قرآن می‌گوید: نماز بخوان، با خدا ارتباط بگیر، برو در خانه خدا، کارهای خوب، بدی‌های شما را محو می‌کند، می‌برد، پاک می‌کند، گندزدایی می‌کند به معنای واقعی کلمه.

پس اصلاح واقعی وقتی کسی از خدا طلب اصلاح و استصلاح می‌کند، یعنی واقعاً از خدا می‌خواهد که خوب باشد، می‌خواهد که پاک باشد، می‌خواهد این میکروب‌ها و آلودگی‌های وجودش برطرف شود. دنبال اقدام برای اصلاح می‌خواهد بکند، باید برود سراغ حسنات، سراغ خوبی‌ها، سراغ عبادت، سراغ احسان به خلق خدا. اینها است که انسان را اصلاح می‌کند و پاک و سالم نگه می‌دارد و این فساد را از وجود ما بیرون می‌کند.

 

درخواست اصلاح در صحیفه سجادیه

بعد همین امام سجاد (علیه‌السلام) در دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه که دعای وداع با ماه رمضان است می‌فرماید: حالا که خدا راه را باز کرده است برای خوب بودن و خوب شدن و پاک شدن، برای همه هم باز شده است، دیگر عذری قبول نیست.

امام زین‌العابدین (علیه‌السلام):

أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَ اغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ». فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيلِ

«خدایا تو یک دری، یک دروازه‌ای را روی ما باز کردی، گفتی من این در را باز کردم تا همه‌تان را ببخشم، اسم آن در توبه است. بعد یک تابلوی راهنمای بزرگ هم به ما گذاشتید، داری نشان می‌دهی این در را، توی قرآن در وحی خودت گفتی همه‌تان توبه کنید، خدا همه گناه‌هاتان را می‌بخشد، نه فقط می‌بخشد یعنی اصلاً پاکش می‌کند، جایش هم نمی‌ماند، تر و تازه، دیگر هیچ فسادی تو وجود شما نیست. وقتی دیگر در باز است، دعوت‌نامه هم داده‌اند، تابلوی راهنما هم گذاشته‌اند، این در باز است، بیاید همه‌تان، نه من خیلی روسیاهم به درگاه خدا، از ما گذشته، نه این عذرها قبول نیست، در باز است، فقط باید توبه کرد، با توبه همه چیز حل می‌شود.»

 

شعر مولوی درباره توبه

به قول مولوی می‌گوید:

مرکب توبه عجایب مرکب است / بر فلک تازد به یک لحظه ز پست

یک آن، یک لحظه توبه کردی، اوج فلک اعلی علیین هستی. وقتی توبه یک همچین خاصیتی دارد، یک همچنین در رحمتی، باب رحمتی به روی همه باز شده است، دیگر فساد چرا؟ دیگر همیشه باید تر و تازه بمانیم و حرکت کنیم، ولی با گفتن امثال من مشکل من حل نمی‌شود.

باز به قول مولوی:

توبه بی‌توفیقت ای نور بلند / چیست جز بر ریش توبه ریش‌خند

خدایا تو باید توفیق توبه بدهی. خودت در قرآن اسم خودت را گذاشتی توّاب الرحیم. توّاب یعنی چی؟ یعنی خیلی توبه‌کننده. خدا توبه می‌کند؟ ما باید توبه کنیم، اسم خودش را گذاشته توبه‌کننده.

حالا در ترجمه‌های قرآن تواب را ترجمه می‌کنند به چی؟ می‌گویند توبه‌پذیر. من هر چی فکر می‌کنم تواب معنی‌اش توبه‌کننده است، معنی‌اش توبه‌پذیر نیست. بله «يقبل التوبة» یعنی توبه‌پذیر داریم در قرآن، ولی توّاب معنی‌اش توبه‌پذیر نیست که در ترجمه‌های قرآن نوشته‌اند توبه‌پذیر. تواب یعنی خیلی توبه‌کننده.

یعنی چه خیلی توبه‌کننده؟ توبه یعنی چه؟ توبه یعنی برگشت. وقتی بین دو نفر بین‌شان شکرآب می‌شود، قهری ایجاد می‌شود، فاصله می‌افتد، یکی‌شان باید برگردد تا چی بشود؟ آشتی کنند دیگر. خدا می‌گوید من برمی‌گردم، بیا، من برمی‌گردم. او تواب است. خیلی قشنگ است قرآن: ﴿تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا﴾ (توبه: ۱۱۸) خدا برمی‌گردد، توفیق می‌دهد، دل را می‌لرزاند، می‌گوید حالا بیا توبه کن دیگر.

 

نتیجه‌گیری: درخواست توفیق توبه

باید این توفیق را از خدا بخواهیم: خدایا خودت برگرد، تو که می‌دانی من هر چی بگویم استغفرالله، هر چی بگویم توبه کردم، دارم خودم را مسخره می‌کنم. چرا؟ به‌خاطر اینکه دوباره موقعیت پیش بیاید همان هستم، دوباره شرایط گناه پیش می‌آید همان هستم، هیچ تغییری نمی‌کند. خودت باید توفیق بدهی.

حالا اینکه آدم می‌فهمد، آن موقع این درخواست امام سجاد (علیه‌السلام) در دعای مکارم‌الاخلاق را بهتر آدم به دلش می‌نشیند، درک می‌کند:

وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي

خدا تو قدرت داری، من ضعیفم، دست خودت است دیگر. من هم همه‌اش در معرض فسادم، همه‌اش در معرض لغزش و دور شدن هستم. خودت با قدرتت بیا و دست ما را بگیر و توفیق توبه به ما بده، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

بعدی: ۱۱ـ گرفتاری و غفلت

قبلی: ۹ـ تصحیح یقین

بازگشت به فهرست

 

مطلب فوق در تاریخ 10/7/2025 در کتابخانه بنیاد امام علی (ع) منتشر شده است