۴۸ـ قدرشناسی

 

راه حل اساسی برای برخورد با بدی‌های دیگران

پس از بیان آداب برخورد با کسانی که با ما بدی می‌کنند، امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) راه حل اساسی و نکته اصلی را که می‌تواند به ما کمک کند تا در مقابل بدی‌های دیگران، خوبی کنیم، در دو نکته اساسی خلاصه می‌کند. نخستین نکته، قدرشناسی نسبت به خوبی‌هاست که حضرت از خدا درخواست می‌کند:

وَ (سَدّدني) أَنْ أَشْكُرَ الْحَسَنَةَ

«و (چنان استوارم ساز که) نیکی را قدرشناسی کنم.»

حضرت از خداوند توفیق می‌خواهد که بتواند هر خوبی از هر کسی که باشد، قدرشناسی کند و تشکر نماید. اگر یاد بگیریم خوبی‌های دیگران را ببینیم و قدر بشناسیم، بسیاری از مسائل و مشکلات اخلاقی ما حل می‌شود.

 

معنای حقیقی شکر

از نظر لغوی، «شکر» صرفاً به معنای بیان تشکر و سپاس‌گویی نیست. شکر یعنی معرفت و شناخت نعمت، تقدیر و اظهار آن برای کسی که نعمتی را ایجاد کرده است. این مفهوم شامل سه مرحله است:

۱ـ دیدن خوبی: اولین قدم این است که خوبی را در دیگران ببینیم؛

۲ـ تقدیر خوبی: درک و ارزش‌گذاری برای آن خوبی؛

۳ـ اظهار قدردانی: بیان و ابراز آن خوبی.

شکر در قرآن و روایات به معنای قدردانی و قدرشناسی است، نه صرفاً گفتن «ممنونم» یا «متشکرم». این مفهوم چیزی فراتر از تعارفات معمولی است.

 

تقابل شکر و کفر

نقطه مقابل شکر در قرآن و روایات، «کفر» است. همان چیزی که در فارسی نیز به آن «کفران نعمت» می‌گوییم. کفر به معنای پوشاندن، مستور کردن، ندیدن و نادیده گرفتن است. کسی که کافر است از نظر قرآنی، کسی است که حق را نمی‌بیند. بنابراین:

  • شکر یعنی قدرشناسی، دیدن و اعتنا کردن؛
  • کفر یعنی ناسپاسی، ندیدن، پوشاندن و اعتنا نکردن.

 

قانون هستی: خوبی خوبی می‌آورد

تأیید علمی قانون شکر

آنچه قرآن و روایات تعلیم می‌دهند، امروزه در علم روانشناسی نیز مورد تأیید قرار گرفته است. آزمایش‌های متعدد نشان داده که وقتی انسان خوبی را ببیند، ابراز کند و قدرشناسی کند، خوبی به سمت او می‌آید. این قانونی است در هستی که حتی کسانی که مذهبی نیستند نیز آن را پذیرفته‌اند.

در آزمایش‌های علمی، به گروهی گفته شد که روزانه نعمت‌ها و خوبی‌های زندگی‌شان را بنویسند، و به گروه دیگر گفته شد مشکلاتشان را یادداشت کنند. نتایج نشان داد که گروه اول که خوبی‌ها را می‌نوشتند، حال روحی بهتری داشتند.

 

بیان قرآنی این قانون

قرآن کریم این قانون هستی را چنین بیان می‌کند:

﴿وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ﴾ (البقره: ۱۵۸)

«و هر کس داوطلبانه کار خیری انجام دهد قطعاً خدا قدردان و داناست.»

﴿وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴾ (الشورى: ۲۳)

«و هر کس نیکی به‌جا آورد در آن برایش نیکی را افزون می‌سازیم که به‌راستی خدا بسیار آمرزنده و بسیار قدرشناس است.»

خداوند این قانون را در هستی قرار داده که خوبی را به خوبی پاسخ می‌دهد. هیچ خوبی در این عالم گم نمی‌شود و حتماً خوبی، خوبی می‌آورد.

 

وعده الهی به شاکران

﴿وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴾ (ابراهیم: ۷)

«و هنگامی که خداوندگارتان اعلام کرد: بی‌تردید اگر قدرشناس باشید قطعاً افزونتان می‌دهم و اگر ناسپاسی کنید به‌راستی عذاب من سخت است.»

این قانون کائنات است: هرکس شکر کند، خدا به او بیشتر می‌دهد. اگر خوبی را نبینیم و فقط مشکلات و بدبختی‌ها را ببینیم، بدی‌ها به سمت ما می‌آید.

 

شعر مولوی در وصف این قانون

مولانا این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

خوش باش که هر که راز داند / داند که خوشی، خوشی کشاند

شیرین چو شکر تو باش شاکر / شاکر هر دم شِکر ستاند

شُکر از شِکرست آستین‌پر / تا بر سر شاکران فشاند

تلخش چو بنوشی و بخندی / در ذات تو تلخیی نماند

آنهایی که راز عالم را فهمیده‌اند می‌دانند که خوش بودن، خوشی می‌آورد. اگر در زندگی مصیبت و تلخی بیاید، ولی انسان بخندد و نیمه پر لیوان را نگاه کند، آن نیمه دیگر نیز برایش شیرین می‌شود.

 

سود شخصی شکرگزاری

﴿وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾ (النمل: ۴۰)

«و هر کس شکرگزاری کند به‌راستی که فقط به‌سود خودش شکرگزاری کرده است چرا که به‌راستی خداوندگار من بی‌نیاز و کریم است.»

هرکس قدرشناسی می‌کند، در حقیقت دریچه‌ای از رحمت خدا را برای خودش باز می‌کند و رحمت را به سمت خود می‌آورد. این راز هستی است که خدای مهربان این قانون را وضع کرده تا رحمت به سمت بندگانش جاری شود.

 

هدف آفرینش انسان

﴿وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ (النحل: ۷۸)

«و خدا شما را از شکم‌های مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم‌ها و دل‌ها قرار داد تا شاید قدرشناسی کنید.»

خداوند می‌فرماید که انسان را آفرید و به او دل، گوش و چشم داد تا قدرشناس باشد. نکته مهم این است که نمی‌فرماید «از من تشکر کنید» بلکه می‌فرماید «قدرشناس باشید». یعنی چشم داده تا خوبی‌های دیگران را ببیند، گوش داده تا خوبی‌ها را بشنود، و دل داده تا خوبی‌ها را درک کند.

 

نقش شیطان در منع شکرگزاری

در مقابل خداوند که می‌خواهد انسان قدرشناس باشد، شیطان که دشمن قسم‌خورده انسان است، تلاش می‌کند تا انسان تشکر نکند:

﴿ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ﴾ (الأعراف: ۱۷)

«سپس قطعاً از پیش روی آنان و از پشت سرشان و از سمت راستشان و از سمت چپشان به سراغشان خواهم آمد و بیشترشان را قدرشناس نخواهی یافت.»

شیطان می‌داند که راز موفقیت انسان در شکرگزاری است، لذا تلاش می‌کند تا انسان‌ها تشکر نکنند. او وسوسه می‌کند که مثلاً چرا باید مدام تشکر کنیم، یا اینکه زیاد تشکر کردن باعث می‌شود طرف روی ما زیاد شود.

 

اولویت شکر بر ایمان

﴿مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا﴾ (النساء: ۱۴۷)

«اگر قدرشناس باشید و ایمان بیاورید خدا عذابتان نمی‌کند و خدا همواره قدرشناس و داناست.»

مبنای اصلی، شکر است. وقتی کسی شاکر شد و هر کسی که به او خوبی کرده را قدر دانست، می‌بیند که خدا بیشتر از همه به او خوبی کرده، پس به خدا ایمان می‌آورد و او را عبادت می‌کند.

﴿بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ﴾ (الزمر: ۶۶)

«بلکه خدا را بندگی کن و از قدرشناسان باش.»

 

ارتباط شکر از مخلوقات با شکر از خالق

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:

مَنْ لَمْ يَشْكُرِ اَلْمُنْعِمَ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ لَمْ يَشْكُرِ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ

«کسی که از بندگان تشکر نکند، از خدا تشکر نکرده است.»

رسول الله (صلی ‌الله ‌علیه‌ وآله) فرمودند:

مَنْ لَمْ يَشْكُرِ اَلنَّاسَ لَمْ يَشْكُرِ اَللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ

«کسی که از مردم تشکر نمی‌کند، از خدا تشکر نکرده است.»

 

مؤاخذه الهی بر عدم تشکر از بندگان

امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) فرمودند:

إِنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزِينٍ وَ يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ يَقُولُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِيدِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَ شَكَرْتَ فُلاَناً فَيَقُولُ بَلْ شَكَرْتُكَ يَا رَبِّ فَيَقُولُ لَمْ تَشْكُرْنِي إِذْ لَمْ تَشْكُرْهُ ثُمَّ قَالَ أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ

«خداوند روز قیامت به بنده‌ای می‌فرماید: آیا از فلانی تشکر کردی؟ بنده می‌گوید: خدایا من همیشه تو را شکر می‌کردم. خدا می‌فرماید: وقتی از بنده من تشکر نکردی، از من هم تشکر نکرده‌ای. سپس فرمود: بیشترین شکر شما نسبت به خدا، بیشترین شکر شما نسبت به مردم است.»

 

مراتب شکرگزاری

رسول الله (صلی ‌الله ‌علیه‌ وآله) فرمودند:

مَنْ تَقَدَّمَتْ إِلَيْهِ يَدٌ كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اَلْحَقِّ أَنْ يُكَافِئَ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَالثَّنَاءُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَقَدْ كَفَرَ اَلنِّعْمَةَ

«هرکس خوبی به او رسیده، بر او حق است که جبران کند. اگر نتواند، حداقل ثنا و تشکر کند. اگر این کار را هم نکند، کفران نعمت کرده است.»

شکرگزاری سه مرتبه دارد:

۱ـ جبران عملی: انجام همان خوبی یا بهتر از آن؛

۲ـ تشکر کلامی: اگر جبران عملی ممکن نیست؛

۳ـ حداقل تشکر: که ترک آن کفران نعمت است.

 

برتری شکر بر نعمت

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:

مَنْ حَمِدَ اَللَّهَ عَلَى اَلنِّعْمَةِ فَقَدْ شَكَرَهُ وَ كَانَ اَلْحَمْدُ أَفْضَلَ مِنْ تِلْكَ اَلنِّعْمَةِ

«کسی که خدا را به خاطر نعمت‌ها حمد کند، شکر کرده است، و آن حمد از خود آن نعمت بهتر است.»

 

تفسیر مولوی

مولانا این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

شُکرِ نِعمت خوشتَر از نِعمت بُوَد / شُکرباره کِی سوی نِعمت رَوَد

شُکرِ جان نِعمت وُ نِعمت چو پوست / زآنک شُکر آرد تُرا تا کوی دوست

شکر نعمت خوش‌تر از خود نعمت است، چون شکر انسان را به خود خدا می‌رساند، در حالی که نعمت‌ها موقتی هستند.

 

نتیجه‌گیری

قدرشناسی و شکرگزاری کلید اصلی تحول اخلاقی و معنوی انسان است. کسی که روحیه قدرشناسی دارد، همیشه خود را بدهکار می‌داند نه طلبکار. این نگرش باعث می‌شود که انسان در برابر بدی‌های دیگران، خوبی کند و رحمت الهی را جذب نماید.

امام سجاد (علیه‌السلام) با درخواست توفیق شکرگزاری از خداوند، راه عملی برای تحول اخلاقی و رسیدن به کمال انسانی را نشان می‌دهد. این شکرگزاری نه تنها شامل خدا، بلکه شامل همه انسان‌ها و حتی کوچک‌ترین خوبی‌هاست که در زندگی ما وجود دارد.

بعدی: ۴۹ـ چشم‌پوشی و گذشت

قبلی: ۴۷ـ غیبت و برخورد با آن

بازگشت به فهرست

 

مطلب فوق در تاریخ 10/7/2025 در کتابخانه بنیاد امام علی (ع) منتشر شده است