۳۳ـ محبت به‌جای مدارا

 

مقدمه

در ادامه شرح بخش هشتم از دعای مکارم‌الاخلاق امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) که مربوط به اصلاح روابط اجتماعی است، به این عبارت مبارک می‌رسیم:

وَ أَبْدِلْنِي … مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ

«خدایا به‌جای محبت از روی مدارا، محبت واقعی را نصیب ما بفرما.»

 

تحلیل لغوی

واژه «الْمُدَارِين»

«المدارين» جمع «المداری» است به معنی مداراکنندگان. مدارا یعنی برخورد خوب با بدی دیگران به‌گونه‌ای که نه تنها جلوی دشمنی و تیره شدن روابط گرفته شود، بلکه در مقابل بدی، کوتاهی و رفتار زشت دیگران طوری برخورد کنیم که محبت هم ایجاد شود.

مدارا به معنی ساده خوش‌اخلاقی نیست، بلکه زمانی است که کسی بدی می‌کند یا کار زشتی انجام می‌دهد، ولی ما طوری برخورد می‌کنیم که انگار ندیده‌ایم، بلکه محبت هم می‌کنیم و روی خوش نشان می‌دهیم.

 

واژه «تَصْحِيحَ الْمِقَةِ»

«المقة» از ریشه «وَمَق» است که در عربی به معنی محبت و علاقه قلبی است. در این عبارت، امام سجاد (علیه‌السلام) به جای تکرار کلمه محبت، از معادل آن استفاده کرده تا کلام زیباتر باشد.

 

مدارا در قرآن و سنت

الگوی مدارا: پیغمبر اکرم (صلوات الله علیه وآله)

قرآن کریم پیغمبر اسلام را الگوی مدارا معرفی می‌کند:

﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾ (آل عمران: ۱۵۹)

«پس بر اثر رحمتی از جانب خدا با آنها نرمخو شدی و اگر تندخویی سختدل بودی قطعاً از گردت پراکنده می‌شدند. پس از آنها در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنها مشورت کن؛ و چون به تصمیم رسیدی بر خدا اعتماد و تکیه کن که خدا توکل‌کنندگان را دوست دارد.»

این آیه نشان می‌دهد که حتی پیغمبر با تمام عظمت و مقامش باید با مردم مشورت کند، گذشت کند و برایشان استغفار کند.

 

بندگان خدای مهربان

﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَـٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾ (فرقان: ۶۳)

«و بندگان خدای مهرگستر کسانی‌اند که روی زمین به نرمی گام برمی‌دارند؛ و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند.»

بندگان خدای مهربان کسانی‌اند که با نرمی و مدارا راه می‌روند و وقتی نادانان با آنها بدرفتاری می‌کنند، به آرامی و محبت پاسخ می‌دهند.

 

روایات درباره مدارا

مدارا همچون فرائض واجب

پیغمبر اکرم (صلوات الله علیه وآله) می‌فرماید:

أمَرَني رَبّي بِمُداراةِ النّاسِ كَما أمَرَني بِأداءِ الفَرائضِ (الکافی، ج ۲، ص ۱۱۷)

«خدا به من دستور داده همان‌طوری که فرائض را بر من واجب کرده، مدارا با مردم را نیز واجب کرده است.»

 

نیمی از ایمان

مُداراةُ النّاسِ نِصفُ الإيمانِ، و الرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَيشِ (میزان الحکمه عن الکافی، ج ۲، ص ۱۱۷)

«مدارا با مردم نیمی از ایمان است، و نرمی با آنها نیمی از زندگی خوش است.»

 

ملاک برتری پیامبران

إنَّ الأنبِياءَ إنّما فَضَّلَهُمُ اللّهُ عَلى خَلْقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِم لِأعداءِ دِينِ اللّهِ و حُسنِ تَقِيَّتِهِم لِأجلِ إخوانِهِم في اللّهِ (بحار الأنوار: ۷۵/۴۰۱/۴۲)

«خدا پیامبران را بر دیگر مخلوقات برتری داده به خاطر شدت مداراشان با دشمنان دین و نیکویی تقیه‌شان برای برادران دینی‌شان.»

 

عاقل‌ترین مردم

أَعْقَلُ اَلنَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ (من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۳۹۴)

«عاقل‌ترین مردم کسی است که بیشتر از بقیه با دیگران می‌سازد و آنها را تحمل می‌کند.»

 

سه ویژگی ضروری

ثَلاثٌ مَن لَم يَكُن فِيه لِمَ يَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ: وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَن مَعاصِي اللّهِ و خُلُقٌ يُدارِي بِهِ النّاسَ و حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ (الکافی، ج ۲، ص ۱۱۶)

«سه ویژگی است که اگر کسی آنها را نداشته باشد، هیچ کدام از اعمال خیرش کامل نیست: ورعی که او را از معاصی خدا باز دارد، اخلاقی که با آن با مردم مدارا کند، و حلمی که با آن جهل جاهل را دفع کند.»

 

نمونه‌های عملی مدارا

ماجرای اعرابی در مسجد

انس بن مالک نقل می‌کند:

بَيْنَمَا نَحْنُ فِي الْمَسْجِدِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ إِذْ جَاءَ أَعْرَابِيٌّ فَقَامَ يَبُولُ فِي الْمَسْجِدِ فَقَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ مَهْ مَهْ. قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: لاَ تُزْرِمُوهُ دَعُوهُ. فَتَرَكُوهُ حَتَّى بَالَ. ثُمَّ إِنَّ رَسُولُ اللَّهِ دَعَاهُ فَقَالَ لَهُ: إِنَّ هَذِهِ الْمَسَاجِدَ لاَ تَصْلُحُ لِشَىْءٍ مِنْ هَذَا الْبَوْلِ وَلاَ الْقَذَرِ إِنَّمَا هِيَ لِذِكْرِ اللَّهِ وَالصَّلاَةِ وَقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ (صحیح المسلم، ج ۲، حدیث ۱۲۷)

یک اعرابی بی‌سواد در مسجد پیغمبر شروع به بول کردن کرد. مردم عصبانی شدند، اما پیغمبر فرمود: «هیچ چیزی نگویید، بگذارید کارش را بکند.» وقتی تمام شد، پیغمبر او را صدا کرد و با مهربانی توضیح داد که مسجد محل عبادت است و این کارها اینجا انجام نمی‌شود. سپس دستور داد مکان را بشویند.

 

ماجرای توهین یهودیان

امام باقر (علیه‌السلام) نقل می‌کند:

دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ اَلسَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ عَلَيْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ… فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ اَلسَّامُ وَ اَلْغَضَبُ وَ اَللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ اَلْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ اَلْقِرَدَةِ وَ اَلْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اَللَّهِ: يَا عَائِشَةُ إِنَّ اَلْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلاً لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ اَلرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْءٍ قَطُّ إِلاَّ زَانَهُ وَ لَمْ يُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلاَّ شَانَهُ (الکافی، ج ۲، ص ۶۴۸)

یهودیان به جای «السلام علیکم» می‌گفتند «السام علیکم» (مرگ بر شما). پیغمبر آرام پاسخ می‌داد «علیکم» (بر خودتان). عایشه عصبانی شد و شروع به فحش دادن کرد. پیغمبر به او فرمود: «ای عایشه! حرف زشت اگر مجسم می‌شد، بسیار زشت بود. نرمی هر جا قرار گیرد، آن را زینت می‌بخشد و از هر جا برداشته شود، آن را زشت می‌کند.

 

الگوی امام باقر (علیه‌السلام)

ابوبکر حضرمی نقل می‌کند:

إنّ أبا بَكرٍ قالَ: يُقاتِلُ النّاسُ في عَليٍّ، فَقالَ لي أبو جَعفَرٍ: إنّي أراكَ لَو سَمِعتَ إنسانا يَشتِمُ عَليّاً فاستَطَعتَ أن تَقطَعَ أنفَهُ فَعَلْتَ. قُلتُ: نَعَم، قالَ: فَلا تَفعَلْ. ثُمَّ قالَ: إنّي لَأَسمَعُ الرَّجُلَ يَسُبُّ عَليّاً و أستَتِرُ مِنهُ بِالسّارِيَةِ، فَإذا فَرَغَ أتَيتُهُ فَصافَحتُهُ (المحاسن: ۱/۴۰۵/۹۱۸)

«برادر ابوبکر به امام باقر گفت: من برای علی حاضرم با مردم بجنگم. امام باقر فرمود: گر کسی به علی دشنام بدهد و تو بتوانی بینی‌اش را قطع کنی، آیا می‌کنی؟ گفت: بله. امام فرمود: این‌طوری نباش. من خودم وقتی می‌شنوم کسی به علی فحش می‌دهد، خودم را پشت ستون پنهان می‌کنم. وقتی فحشش تمام شد، می‌آیم انگار که نشنیده‌ام، با او مصافحه می‌کنم و احوال‌پرسی می‌کنم.»

 

محدودیت‌های مدارا در روابط نزدیک

اگرچه مدارا ارزش اخلاقی مهمی است، اما در روابط نزدیک و خانوادگی نباید اصل باشد. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید:

شَرُّ إِخْوَانِكَ مَنْ أَحْوَجَكَ إِلَى مُدَارَاةٍ وَ أَلْجَأَكَ إِلَى اِعْتِذَارٍ (عیون الحکم، ج ۱، ص ۲۹۴)

«بدترین دوست تو کسی است که کاری می‌کند که تو مجبوری با او مدارا کنی و تو را مجبور می‌کند که از او عذرخواهی کنی.»

لَيْسَ لَكَ بِأَخٍ مَنِ اِحْتَجْتَ إِلَى مُدَارَاتِهِ (عیون الحکم، ج ۱، ص ۴۱۱)

«کسی که تو نیاز داری با او مدارا کنی، برادر خوبی نیست.»

 

محبت واقعی جایگزین مدارا

اولیای خدا و محبت متقابل

پیغمبر اکرم در تفسیر آیه:

﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (یونس: ۶۲)

فرمود:

هم الذين يتحابّون في الله (الدر المنثور: ج ۴، ص ۳۷۳)

«آنها کسانی هستند که همدیگر را بخاطر خدا دوست می‌دارند.»

 

راز محبت متقابل

از پیغمبر اکرم پرسیدند که چگونه هم محبت خدا و هم محبت مردم را کسب کنیم. فرمود:

ارغَبْ فيما عِندَ اللّهِ عزّ و جلّ يُحِبَّكَ اللّهُ، و ازْهَدْ فيما عِندَ النّاسِ يُحِبُّكَ النّاسُ (الخصال، ص ۸۴، حدیث ۶۱)

«به آنچه نزد خداست مشتاق باش تا خدا دوستت داشته باشد، و به آنچه در دست مردم است بی‌رغبت باش تا مردم دوستت داشته باشند.»

راز محبت این است که انسان خیر دیگری را بخواهد، نه اینکه از او بردارد و به خودش برساند.

 

تبدیل دشمنی به دوستی

قرآن کریم راهکار تبدیل دشمنی‌ها به دوستی‌ها را چنین بیان می‌کند:

﴿وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾ (فصلت: ۳۴)

«و نیکی با بدی یکسان نیست. با آنچه خود بهتر است دفع کن؛ آنگاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوستی یکدل می‌گردد.»

وقتی کسی به ما بدی کند، اگر ما به او خوبی کنیم، رابطه تبدیل به محبت می‌شود. اما اگر بدی را با بدی جواب دهیم، رابطه خراب‌تر می‌شود.

 

نتیجه‌گیری

همان‌طور که حافظ می‌گوید:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا

اما امام سجاد (علیه‌السلام) حرف بالاتری می‌زند: با دوستان مروت، با دشمنان هم مروت و محبت. این اوج مکارم اخلاق است.

وَ أَبْدِلْنِي … مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ

«خدایا به‌جای دوستی تصنعی، محبت واقعی را نصیبم فرما.»

این دعا درخواست تحول از روابط مبتنی بر مدارا و تحمل به روابط مبتنی بر محبت واقعی است. امام سجاد نمی‌خواهد محبت از روی مدارا داشته باشیم، بلکه محبت واقعی و صمیمانه بین ما حاکم باشد.

امیدواریم خدا به برکت روح بلند و مطهر زین‌العابدین، این آموزه‌ها را به ما و توفیق عمل به آن عنایت فرماید.

بعدی: ۳۴ـ برخورد کریمانه

قبلی: ۳۲ـ نصرت به‌جای خذلان

بازگشت به فهرست

 

مطلب فوق در تاریخ 10/7/2025 در کتابخانه بنیاد امام علی (ع) منتشر شده است