۳۲ـ نصرت به‌جای خذلان

 

مقدمه

در ادامه شرح بخش هشتم از دعای مکارم‌الاخلاق امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) که مربوط به اصلاح روابط با دیگران است، به این عبارت مبارک می‌رسیم:

وَ أَبْدِلْنِي … مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ

«خدایا به‌جای فروگذاشتن نزدیکان، حمایت را نصیبم فرما.»

 

تحلیل لغوی

واژه «خِذلان»

«خذلان» در لغت یعنی یاری و حمایت نکردن در جایی که نیاز به حمایت است. زمانی که کسی از ما کمک می‌خواهد یا انتظار دارد کمکش کنیم، اگر او را به حال خودش رها کنیم، این حالت خذلان نامیده می‌شود.

 

واژه «نصرت»

«نصرت» به معنی یاری کردن در برابر کسی است. اما تفاوت ظریفی با «عون» دارد. عون مطلق یاری کردن است، ولی نصرت در جایی مطرح می‌شود که دعوایی، اختلافی یا جنگی وجود دارد. یعنی کسی در مقابل دیگران قرار گرفته و ما به او کمک می‌کنیم. در فارسی بیشتر واژه «حمایت» و «طرفداری» معادل آن است.

 

خذلان و نصرت در قرآن کریم

تقابل نصرت و خذلان الهی

در سوره آل عمران آیه ۱۶۰ می‌فرماید:

﴿إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾ (آل عمران: ۱۶۰)

«اگر خدا از شما حمایت کند، دیگر غلبه‌کننده‌ای نخواهید داشت و اگر فرو بگذاردتان، چه کسی پس از او حمایتتان خواهد کرد؟ و مؤمنان باید بر خدا اعتماد و تکیه کنند.»

این آیه نشان می‌دهد که نصرت نوعی حمایت در مقابل تهدیدها، جنگ‌ها و دشمنان است، و نقطه مقابل آن خذلان یعنی رها کردن به حال خود است.

 

شرط نصرت الهی: توحید

قرآن می‌فرماید:

﴿لَّا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَـٰهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولًا﴾ (اسراء: ۲۲)

«معبود دیگری را در کنار خدا قرار نده که نکوهیده و وامانده خواهی نشست.»

این آیه نشان می‌دهد که توحید شرط نصرت خداست. خدا کسانی را که او را به یگانگی بشناسند و فقط به او تکیه کنند، یاری و حمایت خواهد کرد.

 

شیطان عامل خذلان

﴿لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا﴾ (فرقان: ۲۹)

«او بود که مرا به گمراهی کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود. و شیطان همواره فروگذارنده انسان است.»

شیطان انسان را وسوسه می‌کند و ظاهراً حامی او است، اما در مواقع حساس که نیاز به حمایت است، او را رها می‌کند.

 

وجوب نصرت خدا

درخواست حامیان توسط پیامبران

حضرت عیسی (علیه‌السلام) در قرآن می‌فرماید:

﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾ (آل عمران: ۵۲)

«پس چون عیسی به حق‌پوشی آنها پی برد گفت: چه کسانی حامیان من‌اند به‌سوی خدا؟ حواریان گفتند: ماییم حامیان خدا. به خدا ایمان آوردیم و شاهد باش که قطعاً ما تسلیم حقیم.»

 

فرمان عمومی به نصرت خدا

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾ (صف: ۱۴)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، حامیان خدا باشید، همان گونه که عیسی پسر مریم به حواریون گفت: حامیان من به‌سوی خدا چه کسانی‌اند؟ حواریون گفتند: ما حامیان خداییم. پس طایفه‌ای حق‌پوشی کردند، و کسانی را که ایمان آورده بودند، بر دشمنانشان یاری کردیم تا چیره شدند.»

 

قانون متقابل نصرت

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ (محمد: ۷)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از خدا حمایت کنید، حمایتتان می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌سازد.»

 

راه‌های عملی نصرت خدا

حفظ معابد و مراکز عبادت

﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ (حج: ۴۰)

«همان کسانی که به‌ناحق از خانه‌هایشان بیرون رانده شدند فقط برای اینکه می‌گفتند: خداوندگار ما خداست و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمی‌کرد، صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده می‌شود، سخت ویران می‌شد، و قطعاً خدا کسی را که از او حمایت می‌کند، حمایت خواهد کرد، چرا که خدا نیرومندی عزتمند است.»

حفظ مساجد، رونق دادن به آنها، حضور در آنها، کمک مالی و هر تلاشی برای سرپا نگه داشتن و روشن نگه داشتن چراغ معابد، مصداق نصرت الهی محسوب می‌شود.

 

خودگذشتگی برای حق

در آیه ۸۱ سوره آل عمران می‌خوانیم:

﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ﴾ (آل عمران: ۸۱)

«و آن‌گاه که خدا از پیامبران تعهد گرفت که همانا آنچه از کتاب و حکمت به شما دادم، سپس فرستاده‌ای تأییدکننده آنچه با شماست نزدتان آمد، حتماً به او ایمان می‌آورید و از او حمایت می‌کنید. گفت: آیا اقرار کردید و آن بار مسئولیت سنگین مرا بر عهده گرفتید؟ گفتند: اقرار کردیم. گفت: پس گواه باشید و من هم با شما از گواهانم.»

نصرت الهی نیازمند خودگذشتگی است. حق‌طلبی، تسلیم حق بودن و حمایت از حق یعنی گاهی انسان از خودش بگذرد و از منیت‌ها دست بردارد.

 

مراتب بالاتر نصرت

﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ … فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ (اعراف: ۱۵۷)

«همانان که از این فرستاده، پیامبر درس نخوانده پیروی می‌کنند … پس کسانی که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و حمایتش کردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی کردند، آنان همان رستگاران‌اند.»

مرتبه بالاتر نصرت این است که انسان حتی از جان، مال و سلامتی خود بگذرد:

﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ (حدید: ۲۵)

«به‌راستی ما فرستادگان خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و ترازو را فرو فرستادیم تا مردم نظامی عادلانه را برپا کنند، و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است، پدید آوردیم، تا خدا کسی را که در نهان از او و فرستادگانش حمایت می‌کند بشناسد. آری، خدا نیرومندی عزتمند است.»

 

نصرت مؤمنین

وجوب نصرت مؤمنین

در سوره انفال آیه ۷۲ می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَـٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُم مِّن وَلَايَتِهِم مِّن شَيْءٍ حَتَّىٰ يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ (انفال: ۷۲)

«کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده‌اند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نموده‌اند و کسانی که پناه داده‌اند و حمایت کرده‌اند، آنان گردانندگان امور یکدیگرند؛ و کسانی که ایمان آورده‌اند ولی مهاجرت نکرده‌اند هیچ گونه دخالتی در امور آنها ندارید مگر آنکه هجرت کنند؛ البته اگر در دین از شما یاری جویند، یاری آنان بر شما لازم است، مگر بر علیه گروهی باشد که میان شما و میان آنان پیمانی است، و خدا به آنچه انجام می‌دهید بیناست.»

حتی آنهایی که هجرت نکردند، اگر یاری طلب کنند، نصرت آنها بر مؤمنان واجب است.

 

نشانه ایمان حقیقی

﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴾ (انفال: ۷۴)

«و کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا به جهاد پرداخته، و کسانی که پناه داده و حمایت کرده‌اند، آنان همان مؤمنان واقعی‌اند، برای آنان آمرزش و روزی کریمانه‌ای خواهد بود.»

کسانی که نصرت و حمایت کردند، مؤمن واقعی محسوب می‌شوند.

 

روایات در مورد نصرت

حدیث مشهور پیغمبر اکرم

مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ (الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴)

«کسی که صبح کند و اهتمام نداشته باشد به امور مسلمانان، از آنها نیست. و کسی که بشنود مردی ندا می‌زند که ای مسلمانان، و پاسخش ندهد، مسلمان نیست.»

 

حدیث امام صادق (علیه‌السلام) درباره برتری نصرت

مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُعِينُ مُؤْمِناً مَظْلُوماً إِلاَّ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ صِيَامِ شَهْرٍ وَ اِعْتِكَافِهِ فِي اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرَامِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَنْصُرُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلاَّ وَ نَصَرَهُ اَللَّهُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلاَّ خَذَلَهُ اَللَّهُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج ۱، ص ۱۴۷)

«کسی که مؤمن مظلوم را حمایت کند، این از یک ماه روزه و یک ماه اعتکاف در مسجدالحرام فضیلت بیشتری دارد. هر مؤمنی که برادرش را یاری کند در حالی که قدرت بر یاری‌اش دارد، خدا او را در دنیا و آخرت یاری خواهد کرد. و هر مؤمنی که برادرش را رها کند در حالی که قدرت بر یاری‌اش دارد، خدا او را در دنیا و آخرت رها خواهد کرد.»

 

تهدید شدید برای ترک نصرت

أَیما مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیئاً مِمّا یحْتاجُ إِلَیهِ وَ هُوَ یقْدِرُ عَلَیهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیرِهِ أَقامَهُ اللهُ یوْمَ الْقِیامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَةً عَیناهُ مَغْلُولَةً یداهُ إِلى عُنُقِهِ فَیقالُ هذَا الْخائِنُ الَّذِی خانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِ إِلَى النّارِ (الکافی، ج ۲، ص ۳۶۷)

«هر مؤمنی که چیزی را که مؤمن دیگر نیاز دارد – در حالی که توان برآوردن آن را دارد، چه از خودش یا از طریق دیگران – از او دریغ کند، خدا روز قیامت او را با چهره سیاه، چشمان رنگ برگشته و دستان زنجیر شده به گردن برپا دارد و گفته می‌شود: این همان خائنی است که به خدا و رسولش خیانت کرد. سپس دستور می‌دهند او را به آتش بیفکنند.»

 

مثال مشخص از ترک نصرت

مَنْ كانَتْ لَهُ دارٌ فَاحْتاجَ مُؤمِنٌ إلی سُكْناها فَمَنْعَهُ إیاها قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلائِكَتی أبَخِلَ عَبْدی علی عبدی بِسُكْنَی الدّار الدُّنْیا وَ عِزَّتی وَ جَلالی لا یسْكُنُ جَنانی أبَداً (الکافی، ج ۲، ص ۳۶۷)

«کسی که خانه اضافه داشته باشد و مؤمنی نیاز به سکونت داشته باشد، اما آن را از او دریغ کند، خدا می‌فرماید: ای فرشتگانم! آیا بنده من بر بنده دیگرم در سکونت خانه دنیا بخل ورزید؟ به عزت و جلالم سوگند که او هرگز در بهشت من ساکن نخواهد شد!»

 

نصرت در برابر غیبت

یکی از مصادیق مهم نصرت، دفاع از کسی است که در غیابش از او بدگویی می‌شود:

 

احادیث پیغمبر درباره دفاع از مغتاب

مَن اُغتِيبَ عِندَهُ أخوهُ المسلمُ، فاستَطاعَ نَصرَهُ فلم يَنصُرْهُ، خَذَلَهُ اللّهُ فِي الدنيا و الآخِرَةِ (میزان الحکمه عن من لا یحضره الفقیه: ۴/۳۷۲)

«کسی که برادر مسلمانش در حضورش غیبت شود و بتواند دفاع کند ولی دفاع نکند، خدا او را در دنیا و آخرت رها می‌کند.»

إذا وُقِعَ فِي الرجُلِ و أنتَ في مَلَأٍ فكُن للرجُلِ ناصِراً و للقَومِ زاجِراً و قُمْ عَنهُم (میزان الحکمه عن کنز العمّال: ۸۰۲۸)

«اگر در جمعی درباره شخصی بدگویی شود، از آن شخص دفاع کن، مردم را نهی کن و از آنجا برو.»

 

حدیث امام باقر (علیه‌السلام)

مَن اغتِيبَ عِندَهُ أخوهُ المؤمنُ فَنَصَرَهُ و أعانَهُ ، نَصَرَهُ اللّه فِي الدنيا و الآخِرَةِ ، و مَن اغتِيبَ عِندَهُ أخوهُ المؤمنُ فلم يَنصُرْهُ و لم يَدفَعْ عَنهُ ـ و هُو يَقدِرُ على نُصرَتِهِ و عَونِهِ ـ إلاّ خَفَضَهُ اللّهُ فِي الدنيا و الآخِرَةِ (میزان الحکمه عن ثواب الأعمال: ۱۷۸/۲)

«اگر دیدید برادر مؤمنتان غیبت می‌شود و شما دفاع کردید، خدا در دنیا و آخرت از شما دفاع می‌کند. ولی اگر گفتید به من چه، دفاع نکردید، خدا شما را در دنیا و آخرت رها می‌کند.»

 

نکته مهم درباره غیبت

باید توجه کرد که منظور غیبت است نه تهمت. اگر کسی دروغ بگوید، تهمت محسوب می‌شود که بدتر است. اما حتی اگر حرف‌های راست درباره کسی زده شود، چرا باید در غیابش گفته شود؟ چه فایده‌ای دارد جز خراب کردن روابط بین مؤمنین؟

به قول سعدی:

تو را هر که گوید فلان کس بدست / چنان دان که در پوستین خودست

به بد گفتن خلق چون دم زدی / اگر راست گویی سخن هم بدی

زبان کرد شخصی به غیبت دراز / بدو گفت داننده‌ای سرفراز

که یاد کسان پیش من بد مکن / مرا بدگمان در حق خود مکن

کسی گفت و پنداشتم طیبت است / که دزدی بسامان‌تر از غیبت است

بدو گفتم ای یار آشفته هوش / شگفت آمد این داستانم به گوش

به ناراستی در چه بینی بهی / که بر غیبتش مرتبت می‌نهی؟

بلی گفت دزدان تهور کنند / به بازوی مردی شکم پر کنند

ز غیبت چه می‌خواهد آن ساده مرد / که دیوان سیه کرد و چیزی نخورد!

سعدی می‌گوید کسی که غیبت می‌کند جز سیاه کردن نامه اعمال خودش، چیزی به دست نمی‌آورد. حداقل دزد جرئت دارد و زحمت می‌کشد، اما غیبت‌کننده هم جرئت ندارد جلوی صاحبش بگوید و هم چیزی عایدش نمی‌شود.

 

اعتراف امام سجاد (علیه‌السلام) به کوتاهی در نصرت

در دعای ۳۸ صحیفه سجادیه، امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) عرض می‌کند:

اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ، وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ، وَ مِنْ مُسِيءٍ اِعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ، وَ مِنْ ذِي فَاقَةٍ سَأَلَنِي فَلَمْ أُوثِرْهُ

«خدایا من از تو عذر می‌خواهم به خاطر مظلومی که در حضور من ظلم شد و حمایت نکردم، خوبی که به من شد و تشکر نکردم، کسی که به من بدی کرد و بعد عذرخواهی کرد ولی عذرش را قبول نکردم، نیازمندی که از من درخواست کرد و او را بر خودم ترجیح ندادم.»

این دعا نشان می‌دهد که حتی معصومین نیز بر اهمیت نصرت و یاری مظلومان تأکید دارند.

 

نتیجه‌گیری

وَ أَبْدِلْنِي … مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ

«خدایا به‌جای فروگذاشتن نزدیکان، حمایت را نصیبم فرما.»

این دعا درخواست تحول از رابطه خذلان و رها کردن دیگران به رابطه نصرت و حمایت است. امام سجاد (علیه‌السلام) از خدا می‌خواهد که رابطه ما با نزدیکان به جای خذلان، رابطه نصرت باشد تا همه یکدیگر را حمایت و یاری کنیم.

این ارزش اخلاقی و رابطه درست اخلاقی شامل نصرت خدا، نصرت مؤمنین، نصرت مظلومین و دفاع از غیبت‌شوندگان است. همه اینها مصادیق نصرت محسوب می‌شوند که باید در جامعه مؤمنین حاکم باشد.

امیدواریم خداوند چنین توفیقی را به همه ما عنایت فرماید.

بعدی: ۳۳ـ محبت به‌جای مدارا

قبلی: ۳۱ـ صله رحم

بازگشت به فهرست

 

مطلب فوق در تاریخ 10/7/2025 در کتابخانه بنیاد امام علی (ع) منتشر شده است