معرفی دعای مکارمالاخلاق
دعای مکارمالاخلاق، بیستمین دعا از مجموعه دعاهای صحیفه سجادیه است. بیتردید صحیفه سجادیه معتبرترین مجموعه دعایی است که در اسلام در دست داریم. مطابق روایات معتبر، دعاهایی که امام سجاد (علیهالسلام) میخواندند، توسط فرزندشان زید بنعلی نوشته شده و از طرق مطمئن به دست ما رسیده است. هرچند طبیعی است در طول تاریخ ممکن است تعدادی از دعاها حذف شده باشند و مشکلاتی پیش آمده باشد، اما در مجموع، کتاب صحیفه سجادیه یکی از معتبرترین منابع حدیثی و دعایی ماست.
در عنوان این دعا آمده است: «وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عليه السلام فِي مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ»؛ یعنی این دعایی است که حضرت در رابطه با مکارم اخلاق و رفتارهای مورد رضای خدا میخواندند.
نکته جالب اینکه واژه «مکارمالاخلاق» که عنوان دعا شده، در متن دعا نیامده است. در دعا عبارت «وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ» ذکر شده که حضرت از خدا میخواهند: «خدایا به من اخلاقهای بلند و والا عطا کن». اما در عنوان دعا، تعبیر مکارم اخلاق استفاده شده است. مکارم اخلاق یعنی مکرمتها، بزرگواریها، خلق و خوهایی که از بزرگی روح انسان سرچشمه میگیرد. این نشان میدهد که این دعا با هدف آموزش و تقویت اخلاق انشاء شده و به دست ما رسیده است.
زمینه تاریخی دعای مکارمالاخلاق
امام سجاد (علیهالسلام) در شرایطی زندگی میکردند که پس از حادثه تلخ عاشورا، در فضای خفقان شدید، اجازه هیچ آموزش و سخنرانی به ایشان داده نمیشد. حضرت در قالب دعا، آموزشها و ارزشهای اساسی را به ما رساندند. اخلاق که هدف دین، پیامبران و پیشوایان الهی بوده، از مهمترین پیامهایی است که در این دعاها برای ما بیان شده است.
اهمیت اخلاق و چگونگی رشد آن
در اهمیت اخلاق هیچکس شک ندارد. همه از اخلاق خوب دفاع میکنند و دوست دارند اخلاق بهتری داشته باشند. اما رشد دادن اخلاق با شعار و ادعا میسر نیست. هر فرد یا جامعهای که در اخلاق رشد و تعالی یافته، برای آن زحمت کشیده و تلاش کرده است. امروز اگر میبینیم برخی جوامع از نظر اخلاقی پیشرفت دارند، نتیجه زحماتی است که در فرهنگسازی، کارهای علمی، نظریهپردازی و فلسفه اخلاق انجام شده است. هزاران مقاله و کتاب نگاشته شده تا نتایجش در سطح جامعه نمایان گشته و به رشد اخلاقی جامعه انجامیده است.
برای رشد اخلاق، نخستین پرسش جدی این است که اخلاق چیست؟ معیار اخلاق کدام است؟ چه کاری خوب و چه کاری بد است؟ تا این پرسشها پاسخ داده نشوند، نمیتوان برای بهبود اخلاق برنامهریزی کرد.
مکاتب گوناگون اخلاقی
مکاتب مختلف اخلاقی از هزاران سال پیش تاکنون در جوامع بشری وجود داشتهاند. در این مکاتب برای تشخیص گزارههای اخلاقی (این کار خوب است، آن کار بد است) معیارهای متفاوتی ارائه شده است. برخی از مهمترین این مکاتب عبارتند از:
۱ـ احساسگرایی: معتقد است اخلاق اصل و اساسی ندارد، بلکه مجموعهای از احساسات است. آنچه خوشایند است اخلاقی و آنچه ناخوشایند است غیراخلاقی تلقی میشود.
۲ـ جامعهگرایی: در این دیدگاه هر چیزی که در جامعه پذیرفته شود، اخلاقی است.
۳ـ قراردادگرایی: بر این باور است که ما با هم قرارداد میکنیم که چه چیزی خوب و چه چیزی بد باشد. اگر توافق کنیم دروغگویی بد است، غیراخلاقی میشود و اگر توافق کنیم خوب است، اخلاقی میشود.
۴ـ نظریه امر الهی: میگوید هر چه خدا بگوید، خوب یا بد است. نیکی و بدی با امر الهی تعیین میشود.
۵ـ لذتگرایی: بر این باور است که هر چیزی که درد و رنج را کاهش دهد، خوب است. منظور از لذت در اینجا صرفاً خوشگذرانی نیست، بلکه لذت واقعی و حقیقی مدنظر است که به مرور گسترش یافته و معتقد است هر چه لذت بیشتری برای جمع مردم ایجاد کند و درد و رنج مردم را کمتر کند، خوب است.
۶ـ سودگرایی: معتقد است هر چیزی که منفعت بیشتری (چه شخصی و چه اجتماعی) ایجاد کند، اخلاقی است.
۷ـ عاطفهگرایی: که امروزه به آن اخلاق زنانه یا اخلاق شفقت میگویند. بر این باور است که آنچه با حس ترحم و دیگردوستی همراه باشد، اخلاقی است.
۸ـ قدرتگرایی: هر چیزی که به فرد، گروه یا جامعه قدرت بیشتری دهد، اخلاقی است.
۹ـ وجدانگرایی: هر چیزی که انسان در وجدان خود احساس کند خوب است، اخلاقی است.
۱۰ـ وظیفهگرایی: (که کانت مؤسس آن است) میگوید هر کاری که از روی احساس وظیفه انجام شود، کار اخلاقی است.
۱۱ـ فضیلتگرایی: مکتبی که در یونان باستان، به ویژه توسط ارسطو، مورد تأکید بود. طبق این دیدگاه، هر کاری که از انسان فضیلتمند سر بزند، اخلاقی است. انسان فضیلتمند کسی است که چهار فضیلت شجاعت، عفت، حکمت و عدالت را در خود تقویت کرده باشد.
مکتب اخلاقی قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام)
پرسش مهم این است: آیا فکر کردهایم که مکتب اخلاقی قرآن و اهل بیت چیست؟ متأسفانه ما مسلمانان در این زمینه کوتاهی کردهایم. اگر مهمترین کتابهای اخلاق اسلامی را از دوران قدیم، مانند «تهذیب الاخلاق» ابن مسکویه، «اخلاق ناصری» خواجه نصیرالدین طوسی، و در دورههای اخیر «جامع السعادات»، «معراج السعاده» و «اخلاق شبّر» را بررسی کنیم، میبینیم که همگی بر اساس اخلاق یونانی و ارسطویی نوشته شدهاند. نهایت کاری که انجام گرفته، این است که اخلاق ارسطویی را گرفته و آیات و روایات را در تأیید آن آوردهاند و به اصطلاح «اسلامیزه» کردهاند. حتی غزالی که خود مخالف فلسفه یونان بود و مهمترین کتاب اخلاقی او «احیاء العلوم» است، باز در بیان اخلاق، از مبانی ارسطویی استفاده میکند.
اما آیا قرآن و اهل بیت با همین روش میخواستند ما را اخلاقی کنند؟ آیا روش و مکتب اخلاقی اهل بیت همین است؟ متأسفانه در این زمینه کار کمی انجام شده است.
ایمان، محور اخلاق اسلامی
با بررسی آیات و روایات به این نتیجه میرسیم که مکتب اخلاقی قرآن و اهل بیت، مکتب اخلاقی ایمانگراست. نظریههای دیگر مانند لذتگرایی، قراردادگرایی، جامعهگرایی و سودگرایی همگی در این مکتب جای دارند، اما محور اصلی، ایمان است.
معیار و محوری که قرآن و اهل بیت برای تشخیص اخلاقی بودن یا نبودن امور ارائه دادهاند را میتوان چنین خلاصه کرد: «آنچه با برداشت ما از حقیقت انطباق داشته باشد، اگر تسلیم آن باشیم، اخلاقی است.» به بیان دیگر، تسلیم بودن در برابر حقیقت، معیار اخلاق است.
البته ایمانی که قرآن و اهل بیت معرفی میکنند، ایمانی فرادینی است نه دروندینی. یعنی این ایمان پیش از آنکه دین را انتخاب کنیم یا به پیامبری ایمان بیاوریم، در درون ما ما را به تسلیم شدن در برابر حق و حقیقت دعوت میکند. اگر دریابیم که پیامبری بر حق است، تسلیم او نیز میشویم و اگر دریابیم خدایی وجود دارد و خالق ماست، تسلیم او نیز میشویم.
آیات قرآن درباره اخلاق ایمانی
قرآن کریم در آیات متعددی به رابطه ایمان و اخلاق اشاره میکند:
﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴾ ﴿الجمعة: ٢﴾
«اوست آن کس که در میان جمعیت درسنخوانده، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و [آنها] قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.»
این آیه نشان میدهد که خداوند پیامبر را فرستاده تا ما را تزکیه کند و اخلاقی بار بیاورد. چگونگی این کار را آیه دیگری بیان میکند:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾ ﴿البقرة: ١٨٦﴾
«و هر گاه بندگانم از تو دربارهٔ من پرسیدند، پس من نزدیکم و درخواست دعاکننده را، وقتی مرا بخواند، مستجاب میکنم. پس آنها نیز باید به من پاسخ مثبت دهند و به من ایمان آورند؛ باشد که راه صلاح را بپیمایند.»
این آیه میگوید: «ایمان بیاورید، رشد میکنید، اخلاقی میشوید». ایمان به معنای تشنه حقیقت بودن و تسلیم حقیقت بودن است.
مولوی این مفهوم را بسیار زیبا بیان میکند:
تشنهای را چون بگویی تو شتاب / در قدح آب است بستان زود آب
هیچ گوید تشنه کاین دعوی است رو / از برم ای مدعی مهجور شو
یا گواه و حجتی بنما که این / جنس آب است و از آن ماء معین
یا به طفل شیر مادر بانگ زد / که بیا من مادرم هان ای ولد
طفل گوید مادرا حجت بیار / تا که با شیرت بگیرم من قرار
آیا انسان تشنه از کسی که به او آب تعارف میکند، اول دلیل و برهان میخواهد تا ثابت کند این واقعاً آب است؟ آیا کودک شیرخوار از مادرش دلیل میخواهد که شیر برایش مفید است؟ خیر، بلکه با دیدن آب یا شیر با اشتیاق آن را مینوشد. مولوی میگوید شرط اخلاقی شدن و رشد انسانیت، زنده کردن این حقطلبی درونی است.
در دل هر امتی کز حق مزه ست / روی و آواز پیمبر معجزه ست
چون پیمبر از برون بانگی زند / جان امت در درون سجده کند
ز انکه جنس بانگ او اندر جهان / از کسی نشنیده باشد گوش جان
آن غریب از ذوقِ آوازِ غریب / از زبانِ حق شنود اِنّی قَریب
آیات دیگری نیز این موضوع را تأیید میکنند:
﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ ﴿النحل: ٩٧﴾
«هر کس، چه مرد و چه زن، کار شایسته کند، در حالی که مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزهای، حیات [حقیقی] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند، پاداش میدهیم.»
قرآن در این آیه میفرماید: کسی که کار خیر و اخلاقی انجام دهد، به شرط اینکه مؤمن باشد، یک زندگی جدید پیدا میکند و حیات طیبه مییابد. برخی گمان میکنند این آیه میگوید اگر کسی مسلمان و مؤمن نباشد، کار خیرش قبول نیست و باید به جهنم برود. اما اگر ایمان را به معنای حقطلبی و تشنه حقیقت بودن بدانیم، این آیه میگوید هر کس طرفدار خوبی باشد و تشنه حق باشد، هر کار خوبی که انجام دهد باعث زندهتر، اخلاقیتر و نورانیتر شدن او میشود.
﴿يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾ ﴿المائدة: ١٦﴾
«که خدا با آن هر کس را که در پی خشنودی او باشد به راههای در امان ماندن از گزند راهبری میکند و آنان را به اذن خود از تاریکیها بهسوی نور بیرون میآورد و به راهی راست و استوار راهبریشان میکند.»
خداوند به وسیله قرآن و آموزههای نبوی، کسی را که به دنبال رضایت اوست به راههای سلامت، اخلاق، صلح و آرامش و مهربانی هدایت میکند. رضایت خدا جز در خوبی و حقیقت نیست. او انسان را از ظلمات خارج کرده و به نور وارد میکند و به صراط مستقیم هدایت میکند.
ایمان، انتخاب بین اخلاق و هوای نفس
ایمان یعنی انتخاب بین اخلاق و هوای نفس:
﴿فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَن لَّا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى﴾ ﴿طه: ١٦﴾
«پس مبادا کسی که به آن ایمان ندارد و از هوس خود پیروی کرده تو را از آن بازدارد که هلاک خواهی شد.»
کسانی که حقطلب نیستند، چه هستند؟ هوسطلب هستند. ما در زندگی در همه انتخابها و لحظات، بین این دو گزینه انتخاب میکنیم: یا حقیقت یا هوا و هوس. یا کاری را انجام میدهیم چون دلمان خواسته و خودخواهی ما حکم میکند، یا چون میدانیم این کار درست و خوب است.
﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾ ﴿الجاثية: ٢٣﴾
«آیا دیدی آن کس را که هوس خود را معبود خویش گرفته و خدا او را با وجود آگاهی، گمراه ساخته و بر گوش و دلش مهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده است؟ پس چه کسی بعد از خدا او را هدایت میکند؟ آیا پند نمیگیرید؟»
کسی که خدای خود را هوا و هوس خود قرار دهد، نمیتواند اخلاقی زندگی کند. خداوند او را گمراه میکند و دیگر قادر به درک خوبی و بدی نیست.
جایگاه ایمان در دعای مکارمالاخلاق
اکنون میفهمیم چرا دعای مکارمالاخلاق که در این مجموعه به شرح آن خواهیم پرداخت، اینگونه آغاز میشود:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ.
«خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و ایمانم را به کاملترین درجه ایمان برسان.»
این دعا نشان میدهد که ایمان، رمز اخلاقی زندگی کردن ماست. بهیاری خداوند در ادامه به شرح و توضیح این نکته و آموزههای زیبای این دعا خواهیم پرداخت.
بعدی: ۲ـ مقدمه: دعا و اخلاق
مطلب فوق در تاریخ 10/7/2025 در کتابخانه بنیاد امام علی (ع) منتشر شده است.